زین آتش نهفته که در سینه ی من است
خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت!
حضرت حافظ
مجتبی
سلام
دل منم افتاب می خواهد اما نه افتابی که به پوستم بتابد بلکه نوری که قلبم را گرم کند... و شايد ان نور معرفت باشد .
به ميلم جواب ندادين... قصدم ياد گرفتن نادانسته هاست.
خداحافظ شما باشد
سلام بر آبی رها...دوباره خوندم مطالبتونو...اولش هضم حرفاتون برام سخت بود اما الان راحت تر ميفهمم...براتون دعا ميکنم که هواتون آفتابی شه اما نه مثله آفتاب ما که زيرش آدم ذوب ميشه
زین آتش نهفته که در سینه ی من است خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت! حضرت حافظ
سلام دل منم افتاب می خواهد اما نه افتابی که به پوستم بتابد بلکه نوری که قلبم را گرم کند... و شايد ان نور معرفت باشد . به ميلم جواب ندادين... قصدم ياد گرفتن نادانسته هاست. خداحافظ شما باشد
سلام...هر چی خوندم بيشتر گيج شدم...اينجا چه خبره...
سلام بر آبی رها...دوباره خوندم مطالبتونو...اولش هضم حرفاتون برام سخت بود اما الان راحت تر ميفهمم...براتون دعا ميکنم که هواتون آفتابی شه اما نه مثله آفتاب ما که زيرش آدم ذوب ميشه
آقاي مجتبي چند بار برايتان ايميل فرستاده ام،فكر مي كنم اشكالي دارد كه به دستتان نمي رسد.
سلام...ممنونم که به من سر زديد...هنوز آفتابی نشده اونجا؟؟؟